پروژه فیبر نوری ترانسخزر : جاده ابریشم دیجیتال

پروژه فیبر نوری ترانسخزر؛ مسیر تازه شرق–غرب برای اتصال قزاقستان و آذربایجان
گزارشهای منتشرشده در ۱۱ دسامبر ۲۰۲۵ از پروژهای خبر میدهند که قرار است یک مسیر ارتباطی پرظرفیت و جدید بین آسیای میانه و قفقاز ایجاد کند. «راه ابریشم دیجیتال» و پروژه فیبر نوری ترانسخزر در مرکز این خبر قرار دارد؛ طرحی که با یک کابل فیبر نوری زیر بستر دریای خزر، قزاقستان را به آذربایجان متصل میکند و بهعنوان مسیر جایگزین برای عبور ترافیک داده میان شرق و غرب معرفی میشود. در سالهای اخیر، رشد انفجاری مصرف داده، توسعه سرویسهای ابری، نیاز دیتاسنترها به ظرفیتهای چندصد ترابیتی و حساسیت کسبوکارها نسبت به قطعی و تاخیر، باعث شده پروژههای زیرساختی از این جنس، تنها «یک کابل» تلقی نشوند؛ بلکه بهعنوان ستون فقرات اقتصاد دیجیتال منطقه دیده شوند.
راه ابریشم دیجیتال و هدف اصلی آن
«راه ابریشم دیجیتال» عنوان برنامهای است که با محوریت توسعه زیرساختهای ارتباطی و افزایش ظرفیت ترانزیت دیتا، بهدنبال شکلدادن یک کریدور جدید اروپا–آسیاست. منطق اصلی این برنامه، ایجاد یک مسیر استاندارد و پرظرفیت است که بتواند ترافیک بینالملل را از مسیرهای متنوع عبور دهد و وابستگی شبکهها را به چند مسیر محدود کاهش دهد. در چنین طرحی، کابل ترانسخزر نقش حلقه اتصال مستقیم میان آسیای میانه و قفقاز را دارد؛ حلقهای که اگر شکل بگیرد، مسیرهای زمینی و دریایی پس از آن میتوانند ترافیک را به اروپا برسانند و در سمت دیگر، آن را به شبکههای آسیای میانه و فراتر از آن متصل کنند.
مسیر کابل و مشخصات فنی اعلامشده
در روایتهای منتشرشده، مسیر کابل از زیر بستر دریای خزر عبور میکند و «سومقاییت» در آذربایجان را به «آکتائو» در قزاقستان متصل میسازد. طول این مسیر معمولاً حدود ۳۸۰ کیلومتر ذکر میشود و گاهی بازه ۳۸۰ تا ۴۰۰ کیلومتر هم مطرح است. ظرفیت هدفگذاریشده نیز در بسیاری از منابع نزدیک به ۴۰۰ ترابیتبرثانیه بیان شده و با تعابیر مختلفی مانند «مهندسیشده برای ۴۰۰ ترابیت» یا «تا سقف ۴۰۰ ترابیت» تکرار میشود. این سطح از ظرفیت، اگر مطابق برنامه اجرا شود، برای حمل ترافیک اپراتورها، ارائهدهندگان خدمات ابری، شرکتهای محتوا و اتصالهای اختصاصی سازمانی اهمیت عملی خواهد داشت؛ بهخصوص در شرایطی که تقاضای لینکهای بینالمللی با رشد سرویسهای ویدیویی، بازی آنلاین، CDNها و پردازشهای سنگین ابری افزایش یافته است.
مجریان و شرکای پروژه
طبق اطلاعاتی که در پوششهای خبری و گزارشهای صنعتی دیده میشود، رهبری اجرای پروژه در سمت آذربایجان با AzerTelecom (ذیل NEQSOL Holding) معرفی شده است. در سمت قزاقستان نیز Kazakhtelecom بهعنوان شریک اصلی نام برده میشود و در برخی منابع، به نامهایی مانند Transtelecom و KazTransCom هم اشاره شده است. از سوی دیگر، گزارشهایی وجود دارد که نقش Pioneer Consulting را در سطح نظارت و همراهی مهندسی پروژه برجسته میکند؛ نقشهایی از جنس پایش مراحل اجرا، کنترل کیفیت، هماهنگیهای فنی و پشتیبانی در مسیرهای مجوزگیری و مدیریت ریسک. ترکیب این بازیگران نشان میدهد پروژه هم از جنس سرمایهگذاری زیرساختی است و هم نیازمند هماهنگیهای چندلایه بین اپراتورها، نهادهای فنی و چارچوبهای حقوقی میان دو کشور.
هزینهها و زمانبندی؛ برآوردها چه میگویند
در گزارشها، برای بخش ترانسخزر معمولاً برآوردی در محدوده «بیش از ۵۰ میلیون دلار» مطرح میشود. همزمان، برخی اطلاعرسانیهای شرکتی درباره کل برنامه «راه ابریشم دیجیتال» از ارقام بالاتر و در سطح بیش از ۲۵۰ میلیون دلار صحبت کردهاند که نشان میدهد کابل ترانسخزر تنها یکی از اجزای یک بسته سرمایهگذاری بزرگتر است. از نظر زمانبندی، در موج جدیدتر پوششها تمرکز اصلی روی «تکمیل تا پایان ۲۰۲۶» دیده میشود؛ رویکردی که معمولاً با واقعیت پروژههای زیرساخت دریایی همخوان است، چون چنین طرحهایی به مطالعات دقیق، بررسیهای محیطی، تجهیزات تخصصی، هماهنگیهای بیندولتی و پنجرههای زمانی مناسب برای عملیات دریایی وابستهاند.
وضعیت اجرایی و نشانههای پیشرفت میدانی
اطلاعات منتشرشده درباره وضعیت پروژه نشان میدهد فازهای مقدماتی با جدیت دنبال شده است. در گزارشهای مرتبط با ۲۰۲۵، به انجام بررسیهای ساحلی اشاره میشود؛ اقداماتی مانند انتخاب محلهای فرود کابل، جانمایی مسیر ورود کابل به خشکی و تصمیمگیری درباره نقاط مناسب برای ایستگاههای فرود. همچنین از آغاز یا پیشروی نقشهبرداری دریایی و بررسی بستر دریا با استفاده از شناورهای تخصصی صحبت شده است؛ مرحلهای که برای تعیین مسیر دقیق و کاهش ریسکهای فنی ضروری است. از «مطالعه رومیزی» نیز نام برده میشود که معمولاً بهعنوان مرحله پیشمهندسی برای ارزیابی اولیه شرایط بستر، شناسایی خطرات احتمالی، مسیرهای پیشنهادی و امکانسنجی فنی شناخته میشود. جمع این مراحل، نشاندهنده حرکت پروژه از سطح برنامهریزی به سمت اجراست، هرچند تا زمان کابلگذاری و بهرهبرداری نهایی، هنوز مسیر عملیاتی مهمی باقی میماند.
نقاط عطف تاریخی پروژه در روایت رسمی
برخی منابع، برای پروژه یک خط زمانی مرحلهبهمرحله ارائه کردهاند که از امضای توافق بیندولتی در ۱۹ مارس ۲۰۱۹ شروع میشود و به مراسم آغاز/رونمایی در نوامبر ۲۰۱۹ اشاره دارد. سپس از یادداشت تفاهمهای همکاری در ۲۰۲۲، توافق همکاری در ژانویه ۲۰۲۳، و مجموعه توافقهای مرتبط با مشارکت و ساختارهای حقوقی در ۲۰۲۳ نام برده میشود. در ادامه نیز به یک گام تأییدی یا امضایی دیگر در مارس ۲۰۲۵ اشاره شده است. انتشار چنین خط زمانی معمولاً برای نشان دادن تداوم پروژه و عبور آن از مراحل حقوقی و قراردادی است؛ چون در پروژههای فرامرزی، همین لایهها گاهی به اندازه لایه فنی، تعیینکنندهاند.
چرا از آن بهعنوان «پل دیجیتال» یاد میشود
توصیف «پل دیجیتال» از یک جهت به ماهیت اتصال مستقیم این کابل برمیگردد: ایجاد یک مسیر اختصاصی و پرظرفیت که دو ساحل را بدون واسطه زمینی به هم متصل میکند. در روایت رسانهای، این پروژه بهعنوان نخستین «پل دیجیتال مستقیم» بین آذربایجان و قزاقستان معرفی شده؛ یعنی یک اتصال بینالمللی که نقش آن فراتر از تبادل ساده دیتا بین دو کشور است و میتواند مسیر ترانزیت منطقهای را هم تغییر دهد. در تحلیلهای منتشرشده، این موضوع به رشد نیاز دیتاسنترها، سرویسهای ابری و بارهای پردازشی جدید مانند اکوسیستمهای مرتبط با هوش مصنوعی گره خورده است؛ حوزههایی که معمولاً به ظرفیت بالا، تاخیر پایینتر، و مسیرهای پایدارتر و متنوعتر نیاز دارند.
اتصال به اروپا و شکلگیری کریدور کامل شرق–غرب
«راه ابریشم دیجیتال» پروژه ترانسخزر را بهعنوان بخشی از یک زنجیره بزرگتر معرفی میکند؛ زنجیرهای که بعد از اتصال قزاقستان به آذربایجان، قرار است از مسیر آذربایجان به گرجستان و سپس از طریق مسیرهای دریای سیاه به اروپا متصل شود. در برخی روایتها، از اجزایی مثل Caucasus Online و همچنین یک سامانه فیبر نوری دریای سیاه بین بلغارستان و گرجستان یاد میشود که در سال ۲۰۰۸ ساخته شده و هدف برنامه، تقویت ظرفیت و تابآوری این مسیرهاست. در عمل، ارزش یک کابل ترانسخزر زمانی به حداکثر میرسد که مسیرهای پس از آن نیز ظرفیت کافی و مدیریت شبکه مناسب داشته باشند؛ چون هر نقطه گلوگاهی در ادامه مسیر میتواند مزیت ظرفیت بالای کابل را محدود کند.
فازهای بعدی و گسترش پروژه فراتر از قزاقستان
بر اساس اطلاعات منتشرشده، این طرح در قالب دو فاز توصیف میشود: فاز نخست اتصال آذربایجان و قزاقستان و فاز دوم ایجاد یک پیوند زیر بستر خزر میان آذربایجان و ترکمنستان. اگر فازهای بعدی نیز عملیاتی شوند، کریدور انتقال داده میتواند دامنه منطقهای گستردهتری پیدا کند و برای اپراتورها و بازیگران دیتاسنتری، گزینههای بیشتری برای طراحی مسیرهای پشتیبان و توزیع ترافیک فراهم شود. در نهایت، منطق این پروژهها در یک جمله خلاصه میشود: افزایش ظرفیت، کاهش ریسک وابستگی به مسیرهای محدود، و آمادهسازی زیرساخت برای موج جدید تقاضا که از سمت سرویسهای ابری، اقتصاد دادهمحور و هوش مصنوعی تقویت میشود.
نظرات
هیچ نظری ثبت نشده است





